دوهفته تا پایان...

1390/6/19 8:27

نویسنده : فاطمه مامی امیرحسین

970 بازدید

اشتراک گذاری

سلام پسرکم!

شرمندم که نتونستم درست سر دو هفته وبلاگتو آپ کنم .آخه یه مهمون عزیز

داشتم...دایی علی اومده بود..این روزها در حال گذروندن دوره آموزشی سربازی

تو اراکه.خیلی با دیدنش روحیم عوض شد و شارژ شدم.حالا امیدوارم آخراین هفته

که مامان فرشته بیاد کلی دلگرم بشم و از استرسام کم بشه.گرچه بخاطر سنگینی

بارم و کم حوصلگی برای آشپزی نتونستم اونطور که دلم میخواست در خدمت برادر

عزیزم باشم اما در مجموع بهمون خوش گذشت.دیروزم که رفتیم برای نهار هتل

جمشید و دایی علیت اونقدر یواش غذا میخوره که کم مونده بود گارسونا به التماس

بیفتن که بریم بیرون! نیشخند حیف شد که یه عکس با لباس سربازی از علی نگرفتم.

حالا قول داده برای تولد پسملم بیاد.میگفت خیلی بهش سخت نمیگذره و حتی

سخت ترین قسمتش کهکشیک دادن و نگهبانیه شامل حال بچه های پزشکی

نمیشه و اونا فقط کشیک بهداری دارن که باقلواس...تنها قسمت ناراحت کنندش

دلتنگیه اعضای خانوادش بخصوص نی نی های گلشه که خیلی بهشون سخت

میگذره.الهی....خوب بگذریم...

فقط 10 روز مونده و من کل کار انجام نشده دارم.امیدوارم امیرحسینم هوس نکنه

زودتر بیاد چون اصلا آمادگیشو ندارم و تا ثانیه آخر برنامه ریزی کردم...بقول پوریا

همه چیزت دیقه نوده حتی به دنیا اومدن بچت تو دیقه نود نیمه اول سال 90!

تمام تلاشمو میکنم که تو این هفته کارای اصلی بیمه و معرفی به بیمارستان

تموم بشه و کارای فرعی تر مثل آرایشگاه و کارای تکمیلی خونه بمونه که با اومدن

مامان هم دست تنها نیستم.

امروز مادربزرگ عزیزم عمل قلب باز داره و من از صمیم قلب براش دعا میکنم که

سالم و سلامت دوباره برگرده خونه و بابا هم با دل شاد و لب خندون از تبریز بیاد...

چه خانواده ای شدیم...من کرمانشاهم...علی اراک...بابا تبریز...مامان مشهد...!

امیدوارم ده روز دیگه به یمن ورود گل پسرم همه دور هم جمع بشیم...انشاالله...

........................................

هفته 36

وزن كودك شما هر روز زياد مي شود، تقريبا روزي 30 گرم. وزن او حدود 2700 گرم است و حدود 48.2 سانتي متر طول دارد. موهاي كرك مانند او و همين طور ورنيكس (ماده نسبتا چربي كه بدن او را پوشانده بود و از پوست او در برابر مايع آمنيوتيك محافظت مي كرد) در حال ناپديد شدن هستند. كودك شما همه اين مواد را به همراه ديگر ترشحاتي كه به درون مايع آمنيوتيك مي ريزند، مي بلعد و اين مواد تا زمان تولد در شكم او باقي خواهند ماند. اين مخلوط سياهرنگ كه مكونيوم ناميده مي شود، اولين مدفوع كودك شما را تشكيل خواهد داد.

...........................

10 روز مانده تا پایان....

19/شهریور /90

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

منا
19 شهریور 90 10:19

سلام فاطمه جان
10روز دیگه !؟؟ اینروزهای آخر چه حسی داری؟البته غیر از استرس ونگرانی! اینکه امیر حسین تو شکمت نیست و تو بغلت و به قول بقیه مامانا دیگه فقط مال تو نیست و باید با بقیه و کنار بقیه باشه! اینروزهای آخر حواست به خودت باشه تا مشکلی واست پیش نیاد راستی میخوای سزارین کنی یا طبیعی؟
انشالا حال مامان بزرگت هم خوب بشه و همه دور هم با خوبی و شادی باشید

منا جون ممنونم.منم امیدوارم زودتر خوب بشه.فکر کنم امیرحسین دوست داره بیرون باشه تا اون تو!!واسه همین منم دوست دارم بیاد بیرون و بغلش کنم.و بقیه هم کمکم کنن تو بزرگ کردنش
سزارینی هستم عزیزم.میخوام حواسم باشه اما خیلی کار دارم که همشونم فیزیکی و بلکه خارج منزلی هستن.چاره چیه

فاطمه
20 شهریور 90 18:24

سلام فاطمه جونم .
خوبی ؟
امیر حسین جون چطوره ؟
فکر کنم بتونم یه کم حالت رو بفهمم چون پارسال دوتاشو تو خونوادمون دیدم که روزای آخر چه حس و حالی داشتن.
انشاالله که به سلامتی و خوشی هم این ده روزه تموم میشه و امیرحسین جون به سلامتی از دل مامانش بیرون میاد.
راستی شکرخدا امروز مامانجون هم به هوش اومد الحمدالله حالش هم خوبه .
فدات فدات یه بوس برات.

مرسی عسیسم.آره خدارو شکر خیلی نگران مامان جون بودم...تو پارسال حسابی کارورزی کردیا!ولی من تا حالا از نزدیک زن باردار آخر کاری ندیدم!اولیش خودمم!!!!!!!!!!!هه هه

منامامان فینگیلی
21 شهریور 90 11:50

سلام فاطمه جون
خوبی عزیزم؟
زیاد خودت را خسته نکنی ها مامانی تا اینروزهای آخر امیر حسین جون حسابی تپلی بشه
فاطمه جون موقع زایمانت واسه همه نی نی های توی دل ماماناشون دعا کن سالم بدنیا بیان و اسم من و دختر جونم یادت نره

چشم منا جون حتما مگه میشه یادم بره؟ولی به نفعته تا 8 روز دیگه برای فینگیلیت اسم انتخاب کنی که وقتی دعا میکنم نگم منا و فینگیلیش چون ممکنه اون بالا که میره با یه فینگیلی دیگه اشتباه بشه ها!از ما گفتن!بووووس

مامان نفس
21 شهریور 90 16:36

سلام عزیزم امیدوارم مسافر عزیزت به سلامتپا بذاره تو دنیای قشنگتون و همیشه سایتون بالای سرش باشه....منم لینکت کردم گلم....

مامان ویانا
27 شهریور 90 13:51

قدم نو رسیده مبارککککککککککک بسلامتی انشالا فارغ شی

مرسی عزیزم

مسافری از بهشت

دوهفته تا پایان...

نظرات (5)

مطلب بعدی

مطلب قبلی