امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

مسافری از بهشت

زیباترین آغاز....

1390/7/4 19:17
2,888 بازدید
اشتراک گذاری

و تو آمدی...

آمدنت چه شیرین بود برایم....چونان نسیمی خنک از جانب بهشت که بر صورت تبدار

عاشقی وزیده باشد و عطر معشوق را در مشامش زنده کند...

عزیزکم!

در آغوش کشیدنت ،بوییدنت ، نوازشت ، نگریستنت برایم بسیار گواراتر از آن است که

انتظار داشتم...

تو چه پاداش بزرگی بودی برای نه ماه انتظارمان...و چه زود میگذرند دردها و رنجها

وقتی سر کوچکت را بر شانه هایم میگذاری و با لالایی ضربان قلبم به خواب میروی...

چه بیتاب میشوم با گریه هایت و چه اوج میگیرم با لبخند زیبایت...حال میفهمم

اینکه تو پاره ای از وجود منی یعنی چه...

و چه عاشقانه دوستت دارم...

تولدت مبارک نازنینم! تولدی برای تو و تولدی برای من و پدرت...مادر شدن و پدرشدن

برای ما کمتر از ورود تو به این دنیای بزرگ تکان دهنده و باورنکردنی نبود...

هنوز هم نمیتوانم باورکنم که خدای بزرگ مارا لایق چنین موهبتی دانست...

معبود مهربانم تو را شکر برای این معجزه بزرگ...تورا شکر برای لبخند دوباره ات

به زمینیان ...تو را شکر برای امید دوباره ات به انسان...

فرزندم را در در آغوش مهربانت محافظ باش چرا که آغوش مادرانه من تنها قطره ای

از عشق را به او خواهد چشاند...

یاریم کن تا انسان پاکی را که به امانت به ما سپردی آنگونه بپروریم که تو میپسندی...

.................................

امیرحسین کوچولوی من ساعت 11:54 دقیقه ظهر روز 30 شهریور 90 به دنیا پا گذاشت...

دوست دارم خاطره زایمانم رو تو یه پست جداگونه بگذارم.

الان که این پست رو میذارم امیرحسین مثل یه فرشته کوچولو رو بازوی من خوابش

برده و هر چی هم میبوسمش بیدار نمیشه.هم من و هم اون این مدل خوابیدنشو

خیلی دوست داریم...

از تاخیرم عذر میخوام .هر کی مامان شده میدونه و اوناییم که نشدن بعدا خواهند

دونست که این روزای اول چقدر پرترافیک و گیج کننده است.درد بخیه ها،سردرد

شدید ناشی از بیحسی که امروز اولین روزیه که نداشتم و اصلا تونستم به صفحه

مانیتور نگاه کنم،زردی امیرحسین که هنوز خوب نشده،رفت و آمد مهمونا  شب نخوابی

های ما به پای امیر و مهمتر از همه مساله شیر خوردن امیرحسین که پدرمونو درآورد،

از جمله توجیهاتم برای دیراومدنم بوده که بابتش بازم عذر میخوام.

دوست داشتم عکسای قشنگتری از پسرکم میگرفتم اما به دلایلی که گفتم نشد.

خوشحالم که اطرافیانم حواسشون بوده و همینا رو هم گرفتن.دستشون دردنکنه.

سه ساعت پس از تولد

گل نیلوفر زیبای من سه ساعت پس از تولد

فرشته کوچولوی من

پسرکم روز دوم تولد البته با زردی صورت....

اسکیموی شیرینم..

اسکیموی شیرین من عاشقتم...

معجزه خداوندی

فتبارک الله احسن الخالقین...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مامان نفس طلایی
4 مهر 90 20:11
سلام عزیزم واقعا بهت تبریک میگم هم بخاطر تولد امیر حسین جان و هم به خاطر چشیدن عشق مادرانه ی زیبات
مامان باران
4 مهر 90 20:15
سلام.قدم نو رسیدتون مبارک باشه. امیدوارم این روزای پر مشغله وکمی دردناک از جسمتون زودتر رفع بشه .وبلگ قشنگی دارید با اجازه لینکتون کردم.روی ماه امیرحسین جان رو هم ببوسید
فاطمه
4 مهر 90 20:30
واااااااااااااااااااای فاطمه جون چقدر پسرت نازه . خیلی خوشحال شدم . انشاءا... که خدا حفظش کنه و همیشه در هر مرحله از زندگیش با یاری خدا سبب سربلندی تو و باباش باشه . راستی یادم رفت «سلام » از روی ماه امیرحسین جون یه ماچ آب دار هم از طرف ما بکن.
بهناز مامان نازنین
4 مهر 90 21:59
سلام خانمی خوبی مبارک باشه من پستتو تو تایپیک مهد کودک دیدم مال دو سال پیش در مورد خودت که تو مهد بودی گفته بودی فردا قراره دخترمو بزارم مهد برام دعا کن
نی نی توپولی
4 مهر 90 22:09
سلام قدم نو رسیده مبارک
منامامان الینا
5 مهر 90 1:07
سلام مامانی تولد امیر حسین جون مبارک چه کوچولوی ناز دوست داشتنیه این پسمله فاطمه جون دوست دارم زودتر از خاطره زایمانت واسمون بنویسی راستی من ودخملم یادت مونده بود؟
مامان زینب
5 مهر 90 7:57
سلام عزیزکم. خیلی مبارکه. خیلی برات خوشحالم. سعی کن لحظه لحظه گل نازت رو نفس بکشی.گل پسرت خیلی نازه.ان شاءالله سالهای سال زیر سایه تو و پدرش با سلامتی و سربلندی زندگی کنه.
ثمين
5 مهر 90 10:14
سلام گلم من توي وبم ايده براي سيسموني زياد دارم اگه دوست داشتي يه سر بزن!
مریم
5 مهر 90 20:21
مبارک باشه عزیزیم انشالله مثل خودت صالح باشه وزیر سایه پدرومادر ومادروپدربزرگش بزرگ شود
مامان شنگول ومنگول
5 مهر 90 23:31
بعنوان یگانه زن داداشت و همچنین خاله بزرگ! امیرحسین خان! اعلام امادگی میکنم برای خوردن لپای خوشگل نینی کوچولوت. میدونم دل دایی گل پسرت هم اونجاست. این اولین باره که میام اینجا. منتظر کامنتام باش که باید بشینم تک تک مطالبت رو بخونم. باریکلا به این ذوق و سلیقه ت.
فاطمه
6 مهر 90 11:54
سلام فاطمه جون،قدم نو رسیده مبارک،مراقب خودتون باشین،راستی این روز شمار نی نی رو درست کن،الان که دیگه تو دلت نیس
سارا
8 مهر 90 11:34
سلام فاطمه جون انشااله كه خوب خوب خوب باشي كه به پسر نازمون خوب خوب خوب برسي.عزيزم دلم حسابي برات تنگيده بود هر وقت مي اومدم مي ديدم پست نذاشتي دلم مي گرفت . راستي سپهر هم قدم نورسيده روتبريك مي گه و ايشااله داماديش
مامان ریحانه
9 مهر 90 6:35
سلام مامان قشنگ! شهد شیرین مادر شدن گورایت قدمش مبارک انشاله زیر سایه پدر ومادر بزرگ بشه وهمیشه سلامت باشه همه امیر حسینا نازن هزار ماشاله بهش باشه خدا از چشم بد حفظش کنه
منامامان الینا
9 مهر 90 12:16
سلام فاطمه جون خوبی مامانی؟ امیر حسین نفس چطوره ؟چیکار میکنی اینروزا؟ بیا و زود ه زود بنویس ما همه اینجا منتظر نشستیم!
سعيده
9 مهر 90 15:28
سلام تولدت مبارك فاطمه جونم واقعا خسته نباشي با اين دسته گل ملوست به نظرم به خودت خيلي شبيه ه عزيزم
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
12 مهر 90 10:52
ماشاالله چقدر نازه.برای خوشگل من اسبند یادتون نره ها.
vahide
8 دی 90 20:19
fatemeunam emruz kheili delam gerefte bud ba khodam fek kardam behtarin kar ine ke biam xaye amir hoseino bebinam mashalla cheghad bozorg shode khoda hefzesh kone az tarafe man bebusesh fatemejoon vasam kheili doa kon
vahide
8 دی 90 20:23
aval bebakhsh ke farsi type nemikonam chon farsi type kardanam konde.in ruza kheili dochare sardar gomi shodam mohemtarin dalilesham miduni.kheili ehsase tanhaee mikonam kash mashhad budi delam tang shode vasam doa kon kheili vaghte haram naraftam delam az emam reza gerefte mano yadesh rafte engar.....chi begam dige vasam doa kon
vahide
8 دی 90 20:26
faeme dalilesho be kasi nagiadelam mikhad hamishe inja bahat sohbat konam pishe amirhosein