امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

مسافری از بهشت

خبر خوب

1390/5/20 10:18
4,136 بازدید
اشتراک گذاری

امروز خیلی خوشحالم 

آخه خاله لیلی عزیزم و زینب دوست  و همکلاسی خوبم هر دو امروز فارغ میشن و به

سلامتی بار شیشه زمین میگذارن...مامان همین الان زنگ زد و گفت دخترخاله نازنینم

 به دنیا اومده و مادر و بچه هر دو خوبن  



خدا رو شکر...ایشالا زینب هم تا ظهر پسر کوچولوشو به دنیا بیاره. پسر من میشه

سومین پسر کلاسمون.نتیجه میگیریم شانس پسرزایی در دامپزشک جماعت

بالاست!  

حالا مونده نوبت من....40  روز دیگه مونده...فقط 40 روز...و من بی صبرانه منتظرم

تا این چهل روزم بگذره و خبر به دنیا اومدن پسرنازنینمو تو این وبلاگ بنویسم....

مامان فرشته که برای زایمان خاله لیلی رفته تبریز دیشب میگفت از خونه عمه اومدن

و وبلاگ پسملی رو همه با هم دیدن.فقط نمیدونم چرا نظر نذاشتن...و برای من که

از فامیل دورم و هیچ کس سیسمونی نازپسرمو ندیده جای خوبی بوده که اینطوری

از زحمات پدر و مادر عزیزم قدردانی بشه...

حالا تاریخی ترین قسمت سیسمونی امیر حسینو براتون میذارم که مربوط به دوران

نوزادی مامانش میشه وقتی مامان این قدری بود:  

 

جلیقه

این جلیقه طبق یه نقل تاریخی معتبر جزو اولین کارهای دست خاله لیلی کوچولو هست

که اونوقت که من دنیا اومدم فقط ده سالش بوده .وبرای شخص شخیص بنده بافته شده.

دست گلش درد نکنه.کاش از این هنرا داشتم و الان برای دختر کوچولوش جبران میکردم

شنل

اما این شنل و کلاه خیلی خوشگلو مادربزرگ مهربونم آنا برام بافته.قابل تصوره که یه نوزاد

تپلی چقدر تو این شنل و کلاه خوردنی میشه!  

دستای مهربونش بی بلا باشه که اونقدر برای نوه هاش و بچه هاش بافتنی های

فوق العاده بافته که سالهای سال ازش یادگاری بمونه...

راستی آنای عزیزم تولد آخرین نوه ات مبارک!

این جلیقه ناز هم باز کار دست آنا جونمه دستش طلا ماچ


 اما این قنداق که دیگه شاهکار بافتنیه و خیلی تمیز و خیره کننده است رو سیسمونی

علی داداش بوده که حالا رو سیسمونی امیرحسین منه!ببخشید دیگه علی آقا!کف رفتن

هم عالمی داره ها!  

خوب به سلامتی عکس های سیسمونی تموم شد و از آپلود عکس خلاص شدم...

جزئیات سیسمونی و خورده ریزه هاشو فاکتور گرفتم با اجازه...


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

سحر
20 مرداد 90 10:32
مبارکت باشه پسملییییییییییییییییی
فاظمه
20 مرداد 90 15:34
سلام گلم ،
ببخشيد كه ديروز نتونستيم نظر بزاريم آخه عجله اي بود بخاظر انتخاب رشته زهرا و زهره،
الان مامان پيشمه ازت تشكر ميكنه بخاطر اينكه فاميل رو درك كردي كه دورن و نمي تونن از نزديك شريك شاديات باشن و اين امكان رو برامون فراهم كردي تا ازدور و از طريق عكس لحظه هاي شادت رو ببينيم . مامان هم از وسايل اميرحسين جون خيلي خيلي خوشش اومده و از دايي محمد وزن دايي فرشته تشكر مي كنه،
عمه اقدس ميگه انشاالله اين 40 روز هم به سلامتي و خوشي تموم بشه و عكس امير حسين نازش رو تو اينجا ببينه.
فدات.


ممنونم فاطمه جونم.از همین راه دور روی ماه تو و عمه عزیزمو میبوسم.ایشالا امیر حسین رو بیارم دستبوس عمه بزرگش...خوشحالم که از سیسمونی خوشتون اومدهدیگه تبریزیه و سلیقش دیگه!مامان فرشته همه چی رو در اوج سلیقه تدارک دیده.دست هر دوشون درد نکنه
مریم
21 مرداد 90 18:35
سلام خوبی؟با اون عکس مداد شمعی که گذاشته بودی منو به چه دورانی بردی... یادش بخیر.خوبه تاحالا نگهش داشتی. سیسمونی نییتم مبارک باشه.دوست داشتی بیا وبلاگم و سیسمونی نینی منم ببین
مامان ریحانه
22 مرداد 90 11:10
سلام مامان قشنگ! ممنون بابت لینک منم لینکت کردم
مامان نفس طلایی
22 مرداد 90 18:20
چه لباسای نازی
ني ني شكلك
22 مرداد 90 18:40
ني ني شكلك به عنوان مرجع تصاوير زيبا ساز وبلاگ افتخار دارد ضمن معرفي خود از شما دعوت به عمل آورد تا جذابيت وبلاگ ني ني خوشگل خود را با انواع تصاوير در موضوعات متنوع چندين برابر كنيد. ني ني شكلك در لينك بسياري از دوستان جا دارد. با تشكر موفق باشيد.
بهار
24 مرداد 90 13:37
سلام گلم ایشالا این دورانو به سلامتی طی کنی و امیر حسین نازنینتو بغل کنی سیسمونیش هم خیلی ماههههههههههههههههههههه مبارکش باشه
بهار
24 مرداد 90 13:41
عزیزم سلام وبت خیلی قشنگه
قشنگ تر ازاین سیسمونی گل پسرته مبارکش باشه
ایشالا این دورانو بسلامتی طی کنی و امیرحسین نازنینتو بغل کنی


مرسی بهار جونم ایشالا شما هم به زودی این دوران شیرین رو تجربه کنی...