امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

مسافری از بهشت

زندگی جاریست...

1390/11/13 10:30
1,364 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم سلام!

برایت گفته بودم از روزهای جاری زندگی....از جاده ای که مجبوری و باید بروی...

برایت گفته بودم از روزهای تلخ و شیرینی که لاجرم جای یکدیگر را پر میکنند...

شیرینی هایی که همیشه در کامت شیرین خواهند ماند و تلخی هایی که تا ابد

روحت را آزرده میکنند...برایت گفته بودم که باید گذاشت و گذشت گرچه گاه محال 

آسانتر از این گذشتن است...اما میگذرم از غم انار بخاطر تو که هنوز هستی...

دوباره مینویسم برایت تا دلم دوباره جان بگیرد و دوباره دست به دعا بردارم برای

مادرش...تمام روزهای زیارت به یاد مادرش بودم و دعا برای دل سوخته اش...

گرچه شبی نیست که بدون یاد آن فرشته کوچک به خواب نروم...گرچه روزی

نیست که چهره نازنینش را به خاطر نیاورم...اما....زندگی جاریست...

پس مینویسم برای تو و برای تمام آن هایی که پاس میدارند نعمت فراموشی را...

مگر نه آنکه خدای مهربان از تمام ما مهربانتر بود به انار زیبا؟خدایا به دل بی قرار

مادرش نعمت فراموشیت را بیش از همیشه ارزانی کن و چنان توانش ببخش

که به دل رباب بخشیدی...

.............................................

ما برگشتیم.سفر خوبی بود.ایام خوبی اونجا بودیم.ایامی که هر سال آرزو میکردم

کاش مشهد بودم.گرچه برام خیلی زود گذشت.

خدا روشکر برای پسر آروم و خوش اخلاقم که همه دوستش داشتن و دارن.

سعی میکنم زود بزود تر آپ کنم.

 

قربون اون اخم مردونت برم...داری با کی دعوا میکنی تو خواب؟!

 

امیرحسین و برادرزاده های عزیزم فاطمه و محمد صادق

 

اینم پسر وسترن من!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان علی
13 بهمن 90 19:13
دوست عزیزم به قول سهراب عزیز " کار مانیست شناسایی راز گل سرخ... کار ما شاید اینست که در افسون گل سرخ شناور باشیم" راز حکمت خدا رو ما نمی دونیم پس باید از این زندگی و زیباییهاش لذت ببریم حتی اگه در مسیر باد باشه. زندگی جاریست ... تورو به این اقیانوس بیکران می سپارم خدا کشتیبان توست غم مخور.... خیلی خیلی تاثیر گرفتم. همیشه به سفر . امیر حسین جونم جهانی در انتظار توست و منتظر قدمهای تو که فتحش کنی . بهترین سفرهارو به دور دنیا برات آرزو می کنم. گل پسرت خیلی خیلی دلنشینه برادرزاده های گلت چه نازن ماشالله . همشون رو به دستان مهربان خدا میسپرم
مامان علی
13 بهمن 90 22:18
راستی فاطمه جون حسم بهم میگه برادرزاده ت فاطمه جان خیلی شبیهته . با اینکه ندیدمت ولی چهرتو این شکلی مجسم کردم. خواهر و برادر خیلی خوشگلن ماشالله
زن عمو
14 بهمن 90 22:41
وبلاگت خیلی جالبه عزیزم. خدا صبرش بده واقعا غم بزرگیه انشاا..که تن و جان امیر حسین و تمام بچه های دنیا همیشه سالم باشه
مامان نفس
15 بهمن 90 11:24
زیارت قبول نازنینم انشاله تو جریان جاری زندگی خاطره هایی بماند برایتان پر از شادی پر از سلامتی.......
عمه عاطفه
15 بهمن 90 14:29
سلام فاطمه جونم زیارت قبول آره واقعا خدا به دله مامانه انار صبر بده همش تو ذهنمه.... خوش به حاله هر کی که تو حرم دل امیرحسین واسش دعا کرده که یکیش مطمئنا خودتی جند روزه هی میام عکسه جدید گذاشته باشی قربونش برم الهیییییییییییییییییی: ماشا الله به فاطمه و محمد صادق خدا حفظشون کنه
مامان علی
15 بهمن 90 18:48
چقدر خوبه که علی دوست گلی مث امیرحسین داره. چقدر برای اونروزا لحظه شماری می کنم که بچه های گلمون بنویسن و ما بیایم مطالبشون و بخونیم کامنت عاشقانه بذاریم. فاطمه جان نمی دونی چقدر حس خوبی بهت دارم.بوس بوس
مامان علی
15 بهمن 90 18:54
عزیزم پس حدسم زیاد هم بیراه نبوده خیلی مشتاقانه منتظر دیدن روی ماهت هستم. در مورد اون کامنت خصوصی ممنون که یادمی . خیلی سخته فاطمه هیچکس نمی تونه جای خالیشو وقتایی که نیست واسم پر کنه. خیلی نگرانم که علی از باباش فاصله بگیره و سرد باشه ولی هرطور شده سال دیگه ا همیم به امیدخداآبادان که خوبه هرجای این کره خاکی که باشه باهاش میرم همین که با هم باشیم برام کافیه. قدر این با هم بودن رو بدون حتی با همه غصه هایی که غم غربت به آدم وارد می کنه. می بوسمت شاد باشی در کنار مریخی هات.
مامان علی
15 بهمن 90 18:54
خصوصی هم داری گلم
سعيده
15 بهمن 90 22:12
خدا رو شكر كه بتون خوش گذشته....سفرتون بخير دور بودن راه اين مزيتو داره كه وقتي بري درست و حسابي مي موني.... قربون امير حسين كپل و نازم كه هميشه خندون و آرومه....كنه... دلم مي خواست عكس برادر زاده هاتو مي ديدم...خدا حفظشون .....خيلي دوست داشتني اند به اميد ديدار
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
16 بهمن 90 14:53
سلام.رسیدن بخیر.زیارت قبول.
فاطمه
16 بهمن 90 21:08
سلام عزیزم . زیارت قبول زیارت پسملت هم قبول . حتما که خوش گذشته خدا رو شکر فکر می کردم این بار عکس امیرحسین جون رو تو حرم بگیری و تو وبش بزاری . از روی ماهش ببوس . فدات
مامان زینب
17 بهمن 90 14:53
سلام. زیارت قبول گل پسرو قربونت برم خاله که انقده ناز شدی.
مامان علی
17 بهمن 90 23:08
خصوصی
خاله نسرین مامان صدف و سپهر
19 بهمن 90 9:43
سلام فاطمه جونم.سفرا بی خطر.انشاالله همیشه خوش باشی. چاره ای نیست باید زندگی کنیم.اما روزهای خیلی سخت و ناراحت کننده ای بود. الهی به مادر داغدیده ی انار کوچولو صبر بده و همه ی بچه هارو در پناه خودت حفظ کن.